۱
هاروکی موراکامی در سال 2005 که داشت از دو که حرف میزنم، از چه حرف میزنم را مینوشت حسابی سرش شلوغ بود: تبلیغات برای مجموعه داستان جدیدش، ویرایش ترجمههایی که از داستانهای ریموند کارور انجام داده بود، بازخوانی متن غلطگیری شده و بررسی جلد کتابی در حوزه نقد ادبی، طی کردن مراحل استخدام دستیاری جدید و نگارش سخنرانیهایش. شکی نیست که مشغول نوشتن رمان جدیدی هم بود! با تمام این احوالات، هر روز میدوید. او فقط نویسنده یا دونده نیست-خودش را به هر دو کار متعهد ساخته است. تعهداتش باید برایش روشن باشند و دائماً از پس آنها برآید، حالا میخواهد سال 1983 باشد یا 2005، بوستون باشد یا ژاپن. او مینویسد:
اگر میخواستم پرمشغلگی را بهانهٔ ندویدن کنم، هیچقت نمیدویدم.
۲
دو پرسش که شاید اندکی ما را به استقامت موراکامی نزدیک کند:
به انجام چه کار (یا کارهایی) در روز متعهد هستیم؟
سراغ کدام بهانه میرویم؟