ما هر روز تصمیم‌های بسیاری می‌گیریم. و ذهن‌مان پیوسته در این فکر که چگونه به تصمیم‌مان پایبند بمانیم.

پیش از هر اقدام باید بپذیریم که پایبند بودن به هر تصمیم همانند خود فرآیند تصمیم‌گیری، یک هنر است.

آن‌چه در پایبند بودن به هر تصمیمی اهمیت دارد، تداوم و استمرار در انجام آن است.

پایبند بودن، یعنی تداوم تصمیم در بلندمدت.

از مؤلفه‌های مهم داشتن تداوم و استمرار، انعطاف‌پذیری است.

ما غالباً با یک رویکرد تفکر خطی و کمال‌طلبانه آغاز می‌کنیم. هر تصمیم همانند هر فعالیت دیگر به بازبینی و بازآفرینی نیاز دارد.

ما گمان می‌بریم باید بی‌نقص و بی‌کم‌وکاست پیش برویم. حال آن‌که زمین واقعیت هیچ سنخیتی با این تفکر ندارد.

تصور یک سناریو کارآمد نیست. جواب نمی‌دهد. به هر تصمیم‌تان بهتر است این فرصت را بدهید که متناسب با شرایط متغیر، به وضعیت چابک درآید.

‌هر تصمیم در ذات خودش می‌تواند دارای نقص، ضعف و کاستی باشد.

اگر روند اجرای تصمیم آن‌گونه که می‌خواهیم پیش نرفت، یا واکنش نشان می‌دهیم که معمولاً سرخوردگی و توقف روند تصمیم است و یا این‌که با یک اقدام بازآفرینانه -که برای هر شخصی می‌تواند متفاوت باشد- دوباره به خود فرصت می‌دهیم.

همهٔ ما برنامه داریم. و برای هر برنامه هم هیجان داریم. اما آنچه نادیده گذاشته‌ایم وضعیت‌های خارج از برنامه است.

هیجان اولیه در آغاز نقش به سزایی دارد. و آن‌چه می تواند نقش پررنگی در ادامهٔ کار بازی کند -آن‌جایی که دیگر اثری از هیجان اولیه نیست- پاسخ به همین پرسش است که در صورت مواجه شدن با شرایط غیرمنتظره چه اقدامی خواهم کرد؟

و ما کمتر به این پرسش فکر می‌کنیم.