۱
داشتم با او حرف میزدم. میگفتم خوبی کتابخوانی این است که آدم به پیشداوریهای ذهن خود بسنده نمیکند. دنیا را از دریچهٔ انسانهای دیگری هم میبیند، پیشداوریهایش را کنار میگذارد و گزینههای محتمل دیگر را هم مدنظر قرار میدهد.
۲
گاهی وقتی حوصله و تمرکز انجام کاری جدی نیست، معمولاً کتابهایی را که سالها پیش خواندم را از کتابخانه بیرون میکشم و ورق میزنم. شاید این یکی از مفیدترین کارهایی باشد که آدمی میتواند برای گذران وقت انجام دهد.
کتاب «هنر نامتعارف بودن» -که در فارسی با عنوان «چگونه عادی نباشیم» ترجمه شده است- را ورق میزدم. میانپردهای از کتاب توجهام را جلب کرد. متوقف شدم و خواندم.
۳
میانپرده
مردم دربارهٔ افراد موفق چه میگویند؛ هیو مکلئود، هنرمند تماموقت و نویسندهٔ کتاب همه را نادیده بگیر، این موضوع را چنین تبیین میکند: «اگر میخواهید کاری کنید که عدهٔ زیادی از شما متنفر باشند، کافی است از کاری که دوست دارید پول زیادی دربیاورید.» همچنین میتوانید «پول زیادی درآورید» را با عبارات دیگری که انعکاسی از موفقیت است جایگزین کنید:
«… کافی است خوشیهای بسیاری داشته باشید…»
«… کافی است به عدهٔ زیادی کمک کنید…»
«… کافی است بهتر از هر کس دیگری باشید…»
یک چیز مشخص است؛ زمانی که سفر نامتعارفی را آغاز میکنید، توجه دیگران را جلب میکنید و به انتقاد وادارشان میکنید. اگر در سفر خود موفق باشید، میتوانید انتظار افزایش هر دو را داشته باشید.
برای بعضیها تحقیر افراد موفق از هر چیزی لذتبخشتر است. من این عده را خونآشامان مکندهٔ انرژی مینامم -آنها هیچ کار مثبتی در این جهان نمیکنند، اما از اینکه دیگران را به باد انتقاد بگیرند و زندگیشان را خراب کنند لذت میبرند. جهانبینی این عده از دیدگاه «ندرت منابع» نشئت میگیرد که به موجب آن برندهشدن و باختن را بازی مجموع صفر تلقی میکنند. برنده شدن شما مستلزم باخت دیگری نیست، اما هر کسی این موضوع را درک نمیکند.
کسانی که اعتمادبهنفس و تمرکز دارند غالباً از جانب کسانی که فاقد این دو خصوصیتاند متکبر نامیده میشوند. طبق دیدگاه ندرت منابع، به افراد موفق با سوءظن نگاه میکنند، زیرا آنها در مسیر پیشرفتشان «لابد» چیزی را از کس دیگری گرفتهاند. اینکه افراد بنده را یک پله تنزل بدهند آسانتر است تا اینکه خودشان را به سطح آنها ارتقاء دهند.
از آلبرت اینشتین، که میگویند در کودکی به لحاظ ذهنی کند و بیتوجه بوده نقل شده است که «روحیههای بالا را همیشه افکار میانمایه به شدت سرکوب کردهاند.»
خوب است که از چیزهایی که مردم میگویند آگاه باشیم، اما نه بدینمعنا که اجازه دهید شما را از دنبال کردن اهدافتان بازدارند. زمانی که توجه خونآشامان را به خود جلب میکنید، باید به شما تبریک بگوییم «مسیر گام برداشتن شما کاملاً صحیح است. فقط، تسلیم نشوید. بقیهٔ ما روی پشتکار و موفقیت شما حساب میکنیم.»
۴
کتاب را باز برداشتم. ورق زدم. این قسمت از کتاب را برای او خواندم. تمام که شد، همانطور که به چشمانم نگاه میکرد، گفت:
دلت به رَه قوی دار.