با خودم می‌گفتم رها کنم؟ مقاومت کنم؟ و یا دنبال راه‌حل بگردم؟

جست‌وجو را ترجیح دادم.

افکاری در ذهن‌ام وول می‌خورْد. این‌که جایی در میانهٔ کار ممکن است زیر فشار لِه شوم، شست بخورم و فرو بریزم.

احساس دیگری داشتم. . آن‌ این‌که تمام توان‌ام را به کار بگیرم تا به آن مرحله نرسم.

آدمی باید توانایی این را داشته باشد که خودش را برای هر وضعیتی آماده کند. حتی روزهایی که خارح از تصور و یا استراتژی تو بوده است.

ما غالباً گمان می‌بریم آن‌چه نابودمان می‌کند، شکست و فروریختن است. نظر و دیدگاه کاملاً متفاوتی دارم.

اگر آدمی توانمند باشد، پس از شکست و فروریختن، شروع می‌کند از نو ساختن.

ما برای این لحظه‌ها، به زورِ حرف‌های انگیزشی هم که شده، جایی در گوشهٔ ذهن‌مان، خود را آماده می‌کنیم.

مسئلهٔ اساسی‌تر، اوج گرفتن است. آن‌گاه که توانمندی و ظرفیت متفاوتی را می‌طلبد.

خلاف تمام توصیه‌هایی که بر روی سرعت و بزرگ‌شدن سریع متمرکز شده‌اند، جایی لازم است از سرعت خود بکاهید.

باید بدانید سرعت پیشرفت کسب‌وکار شما متناسب با سرعت رشد توانمندی‌های شماست.

زمانی یک گام برای توسعه و بزرگ‌شدن کار بردارید که مطمٔن باشید اقل‌کم بخشی از توانمندی‌های شما رشد کرده است.

پیش از هر گام به این پرسش فکر کنید:

کدام توانمندی(ها) را لازم است در خودم پرورش دهم؟

به قول مایکل گربر:

کسب‌وکار، برآیند شخصیت شماست.